جدول جو
جدول جو

معنی گالش محله - جستجوی لغت در جدول جو

گالش محله
(لِ مَحَلْ لَ / لِ)
دهی است از دهستان گلیجان شهرستان شهسوار، واقعدر 16 هزارگزی جنوب باختری شهسوار دامنه، هوای آن معتدل مرطوب مالاریائی. دارای 330 تن سکنه، شیعه، لهجۀ آنان گیلکی و فارسی. آب آن از رود خانه چالکرود، محصول آنجا چای، مرکبات و برنج، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گاوداری، راه آن مالرو است. تابستان به ییلاق جنت رودبار میروند. بنای معصوم زادۀ آن قدیمی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). و رجوع به سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 105 بخش انگلیسی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِ / لَ مَ حَلْ لَ)
طالش محله. دهی است که با ده سرهند، دیوشل را تشکیل دهند و بر سر راه لنگرود به لاهیجان قرار دارد، کوهستانی و مرطوب است. محصول آن چای، برنج، ابریشم و مرکبات و نان برنجی آنجا معروف است. رجوع به دیوشل شود
لغت نامه دهخدا
(لِ مَ حَلْ لَ)
موضعی است از ’یخ کش’ در ’اشرف’. (سفرنامۀ مازندران تألیف لوی رابینو ص 125)
لغت نامه دهخدا
(لِ مَحَلْ لَ)
نام محلی کنار راه رامسر و لنگرود میان دریا و کیاکلا در 526400 متری تهران. از نواحی نشتا (تنکابن) محسوب میشود. (سفرنامۀ رابینو ص 106). دهی جزء دهستان مرکزی بخش لنگرود شهرستان لاهیجان. در چهارهزارگزی جنوب باختری لنگرود. نزدیک راه شوسۀ لنگرود به لاهیجان. کوهستانی، معتدل مرطوب و مالاریائی. با340 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا برنج، چای، ابریشم و صیفی. شغل اهلی زراعت و نان برنجی پزی و پارچۀ ابریشمی بافی. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مَ حَلْ لَ / لِ)
از دیه های فرح آباد (ساری). (از ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 161) :دهی است از دهستان میان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری که در 12 هزارگزی شمال خاوری ساری در دشت واقع است. ناحیه ایست دارای آب و هوای مرطوب و 180 تن سکنه، آب آنجا از رود خانه نکا تأمین میشود، محصول عمده آن برنج و غلات و پنبه و صیفی و شغل مردمش زراعت و راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(لِ خِ)
دهی است جزء دهستان مرکزی بخش لنگرود شهرستان لاهیجان، واقع در8 هزاروپانصدگزی خاور لنگرود و 3هزارگزی راه فرعی چمخاله به لنگرود، هوای آن جلگه، معتدل، مرطوب مالاریائی، دارای 107 تن سکنه. زبان آنان گیلکی، فارسی. آب آن از چاه، محصول آنجا لبنیات، شغل اهالی گله داری، راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مَ حَلْ لَ)
دهی از دهستان خرق بخش حومه شهرستان قوچان که در 42 هزارگزی جنوب باختری قوچان واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر با 864 تن سکنه و آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و شغل مردمش زراعت و مالداری و قالیچه و کرباس بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مَ حَلْ لِ)
نام دهی است از دیه های اطراف تنکابن. (از سفرنامۀرابینو ترجمه فارسی ص 143). مخفف آن شل محله است
لغت نامه دهخدا
(مُ)
دهی است از دهستان خرم آباد، شهرستان شهسوار. واقع در 9000 گزی جنوب شهسوار. واقع در دشت و هوای آن معتدل و مرطوب است. سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از رود خانه چشمه کیله تأمین میگردد. محصول آن برنج، مرکبات، جالیزکاری و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(گِ مَ حَلْ لَ)
دهی است از دهستان دابو بخش مرکزی شهرستان آمل واقع در 15000 گزی شمال خاوری آمل، کنار رود خانه هراز. هوای آن معتدل و دارای 215 تن سکنه است. آب آن از رود خانه هراز ومحصول آن برنج، کنف و صیفی است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(لِ گُ)
دهی است از دهستان بخکش بخش بهشهر شهرستان ساری، واقع در 25 هزارگزی جنوب خاوری بهشهر، کوهستانی جنگلی، هوای آن معتدل مرطوب، دارای 55 تن سکنه. لهجۀ آنان مازندرانی و فارسی، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات و ارزن، شغل اهالی زراعت و مختصر گله داری، صنایع دستی زنان کرباس بافی و شال بافی. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
از توابع گیل خواران قائم شهر، از توابع زوار تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع یخکش بهشهر، از توابع رامسر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع خرم آباد تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی